Web Analytics Made Easy - Statcounter

به خاطر شرایط خانوادگی امسال باید در تهران می ماندم و این اتفاق با پیشنهاد مدیرعاملی دکتر عبدی همراه شد دکتر عبدی لشگر یک نفره است؛ هرجا رفته آنجا گلستان شده با خیبر قطعا صعود می کنیم؛ جای خرم آباد در لیگ خالی است دوست دارم با موفقیت در خیبر هم راه برای مدیریت ورزشی ها باز شود و هم دینم را به شهرم، خرم آباد ادا کنم در کار رضا مهاجری دخالت نمی کنم؛ هر دو به هم مشورت می دهیم علی موسوی را از فورتونا کلن به برق در لیگ دسته یک آوردم مربیگری در 26 سالگی؟ سخت نبود چرا که تمام سلسله مراتب را پشت سر گذاشته بودم باخت برای سرمربی است، برد برای همه؛ فشار روی سرمربی بیشتر است تا مدیرعامل سال آینده به مربیگری برمیگردم این تصویر من و رضا مهاجری برای سال 84 است؛ الان فکر می کنم آقا رضا 80 سال را دارد! 47 سالم است و فشارهای این چند ساله تمام موهایم را سفید کرده! خرم آباد از خیلی تیم های لیگ برتری شرایط میزبانی بهتری دارد سختی کار در لیگ برتر و لیگ یک قابل قیاس نیست؛ لیگ برتر همه چیز خیلی اوکی است! اختلافی با فرهاد مجیدی نداشتم؛ جدایی از استقلال تصمیم شخصی بود باید تشکر کنم از خانواده و همسرم که تمام این سالها مشکلات من را به دوش کشیدند من کارم مربیگری است و نمی توانم از آن فاصله بگیرم؛ به همین خاطر می خواهم به تنظیمات کارخانه برگردم فرهاد مجیدی کاراکتر، کاریزما و هوش بالایی برای مربیگری دارد؛ این موارد تجربه کم او در مربیگری را جبران می کند اگر مربیان ما می خواهند لژیونر شوند اول از همه تسلط روی زبان انگلیسی را بالا ببرند دوره اول کی روش بسیار عالی بود اما دوره دوم، سن 70 سال برای مربیگری بالاست تیم ملی امروز کادر بسیار خوبی دارد؛ چند مربی ایرانی داریم که می توانند سرمربی تیم ملی شوند، قلعه نویی، علی دایی، یحیی گل محمدی و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. فوتبال و فدراسیون ما ثبات ندارد؛ برای رده های سنی باید مربیانی را انتخاب کنیم که در فوتبال پایه و امید مو سفید کرده باشند الان دیگر نباید عنایتی را برکنار کرد؛ او حالا تجربه 10 بازی بین المللی دارد

فراز کمالوند، مدیرعامل حال حاضر باشگاه خیبر خرم آباد میهمان استودیو طرفداری بود تا با او یک مصاحبه مفصل درخصوص خیبر و همینطور شرایط روز فوتبال ایران داشته باشیم و گذری هم به گذشته بزنیم، از آغاز سرمربی گری در 26 سالگی تا حضور در استقلال تهران.

به گزارش طرفداری، فراز کمالوند این فصل مدیریت باشگاه خیبر خرم آباد را برعهده دارد. تیمی که خود او معتقد است جایش به عنوان نماینده استان لرستان در لیگ برتر خالی است و حتما این فصل به لیگ برتر صعود می کند. فراز کمالوند همچنین نقش دکتر عبدی را در این تیم و فوتبال لرستان بسیار حائز اهمیت دانست. او می گوید باید مجسمه عبدی در لرستان ساخته شود چرا که فقط به خاطر عشق به فوتبال و شهرش این همه هزینه می کند.

در ادامه گفتگو از آغاز سرمربی گری فراز کمالوند در سن 26 سالگی گفتیم و پرسیدیم سخت نبود هدایت تیمی که اکثر بازیکنانش سن بیشتری از او دارند؟ در این بخش از گفتگو دو تصویر به فراز کمالوند نشان دادیم تا در مورد آنها صحبت کند. یکی عکس سرمربی گری در برق زمانی که تنها 26 سال داشت و یکی هم تصویرش با رضا مهاجری در سال 1384. در اینجا فراز کمالوند به شوخی گفت که رضا مهاجری اکنون هشتاد و دو یا سه سالی سن دارد!

صحبت درباره استقلال و فرهاد مجیدی بخش دیگری از این گفتگو بود که توصیه می کنیم این قسمت از گفتگو را از دست ندهید.

تماشاگر گفتگوی سامان خدائی و فراز کمالوند هستید:

سلام و درود می گویم به همه مخاطبین عزیز رسانه طرفداری، امروز در دیدار با چهره ها، چهره آشنایی مهمان ما است. چهره ای آشنا اما با مسئولیتی جدید. جناب فراز کمالوند مدیرعامل باشگاه خیبر خرم آباد؛ سلام و خیلی خوش آمدید به رسانه طرفداری.

بنده هم خدمت شما و همه مخاطبین طرفداری عرض سلام و ادب دارم.

ما هر وقت با شما صحبت می کردیم، شما در قامت سرمربی یک تیم بودید اما اکنون مدیرعامل خیبر خرم آباد هستید، باشگاهی که از مدعیان اصلی صعود به لیگ برتر است. چه شد که بعد از 28 سال مربیگری تصمیم گرفتید در حوزه مدیریت وارد شوید؟

سال گذشته تلاش زیادی کردیم تا خیبر خرم آباد به لیگ برتر صعود کند اما بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد. احساس کردم یک کار ناتمام دارم در پرونده مربیگری و باید آن را تمام کنم. من در خرم آباد به دنیا آمدم و به این شهر و استان تعلق خاطر دارم. حضور من در تیم خیبر خرم آباد باعث ارتباط با دکتر عبدی مالک این تیم شد. ارتباط من با دکتر عبدی فراتر از ارتباط سرمربی - مالک یا مدیرعامل - مالک است. حس کردم به دکتر عبدی هم دین دارم و برای همین در خیبر ماندم. بنا به شرایط خانوادگی شرایط حضور در شهرستان را نداشتم به خاطر شغل همسرم که در دانشگاه تدریس می کند، یا باید در یک تیم تهرانی مربیگری می کردم یا این فصل را بیرون می ماندم و استراحت می کردم. دکتر عبدی وقتی شرایط را دیدند، لطف داشتند و به من پیشنهاد مدیرعاملی باشگاه خیبر خرم آباد را دادند. خود من هم بی میل نبودم به این کار. همیشه می گوییم بهتر است مدیریت ورزش را به ورزشی ها بسپاریم، حالا حضور من در این پست هم فال است و هم تماشا. هم شرایط خوبی برای خودم رقم می خورد و هم امیدوارم با موفقیت من راه باز شود برای سایر دوستان ورزشی که به مدیریت بیایند. در هر صورت امسال همه چیز دست به دست هم داد تا در یک مسئولیت جدید در فوتبال فعالیت داشته باشم.

گفتید این فصل یا باید مربیگری می کردم یا استراحت، البته مدیرعاملی که استراحت نیست!

نه منظورم این بود که اگر شرایط مربیگری در تهران وجود نداشت. چون در تهران دیگر تیم ها یا واگذار شده اند یا وجود خارجی ندارند. در گذشته تیم های هما و راه آهن و بانک ملی داشتیم، الان تیم های تهرانی محدود شده به دو سه تیم. یا باید در این دو سه تیم مربیگری می کردم، یا استراحت می کردم چون از تهران شرایط خارج شدن نداشتم. این مصادف شد با اینکه دکتر عبدی هم به من پیشنهاد خوبی دادند. اکنون هم می توانم به زندگی شخصی خود برسم و هم پیوسته در فوتبال حاضر باشم. از شرایط هم کاملا راضی هستم.

نکته جالب در خصوص شما این است که بعد از مربیگری در رده های پایه، یک سال دستیاری فیروز کریمی و بعد 21 سال سرمربی گری، وارد حوزه مدیریت شدید. گفتید ورزشی ها باید وارد مدیریت شوند و جا دارد بگویم نمونه های خارجی زیادی هم داریم که هم مربیگری کردند و هم مدیریت. رودی فولر، بکنبارئر و... از ورزشی هایی هستند که در مدیریت فوتبال وارد شدند. این قضیه به ما کمک می کند؟

البته ما در سطح دوستانی که شما اسم بردید نیستیم. فکر می کنم این مسئله خیلی کمک می کند. من 20  و هفت هشت سال مربیگری کردم، وقتی خود من مدیرعامل می شوم، سرمربی را درک می کنم و نیازهای او را درک می کنم. دیگر نیاز نیست مربی درگیر مسائل خارج از زمین شود. البته این موضوع را البته باید از رضا مهاجری بپرسید که آیا من او را درک کردم یا خیر. همیشه سعی کردم رضا مهاجری و خواسته های او را درک کنم زیر خود من هم مربی هستم.

شما در 26 سالگی سرمربی تیم لیگ یکی بودید و در 29 سالگی در لیگ برتر مربیگری کردید. این تصویر تیم برق است و اینجا شما 26 ساله هستید.

در این تصویر به جز یکی، دو نفر باقی از من بزرگ تر هستند. از همان بالا ببینیم آقای علی موسوی است، آقای رضا آقامحمدی، آقای عبدالله زیوری است، مارکار آقای جانیان و آقای حسین عسگری سرپرست این تیم بود و امیدوارم هر کجا هست سالم باشد. پایین هم آقایان زیوری، جبارپور، اسدی، عباسیان و رضی.

کار کردن در آن فضا چه حسی داشت وقتی همه از شما بزرگتر بودند.

ابتدا تشکر کنم از داوود خادم. آن زمان ایشان رییس هیات مدیره باشگاه بود و هم مدیرکل حراست برق تهران. او اولین فردی بود که در رده بزرگسالان در آن زمان یک ریسک بزرگ کرد به یک جوان 26 ساله اعتماد کرد و هدایت یک تیم لیگ یکی را به او سپرد. شاید این نکته جالب باشد، در این سال فقط یک امتیاز برای صعود به لیگ برتر کم آوردیم. من 26 سالم بود. در این تصویر گمان کنم مارکار 14 سال از من بزرگتر است و سال بعد دستیار من در برق شد. من دو سال برق تهران بودم، یک سال با یک امتیاز صعود نکردیم و سال بعد فکر کنم با تفاضل گل صعود نکردیم. قبل از من آقای قلعه نویی مربی بود اینجا.

سخت نبود؟

به دو دلیل سخت نبود. ابتدا اینکه من تمام سلسله مراتب مربیگری را پشت سر گذاشتم، از نوجوانان و جوانان و امید و بعد دستیار تیم بزرگسالان و دوم آنکه من در مکتب پاس پرورش یافتم. آنجا اولین بحث قبل از فوتبال دیسیپلین و نظم بود. من دستیار فیروز کریمی بودم و جدا از اینکه ایشان سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی و شهربانی سابق بود، در دهه 60 و 70 معروف بود که ما مثلا آدمی منضبط تر و مدیر تر از آقا فیروز در فوتبال نداریم. مربیگری ذاتی و ژنتیکی است، مدیریت ذاتی است، ممکن است علمش را بتوانی به دست بیاوری اما خودش ذاتی است. من حتی در دوران مدرسه نیز ارشد کلاس بودم چون می توانستم کنترل کنم. و برای همین، کار در تیم برق برای من سخت نبود، اتفاقا تجربه خوبی بود و با کمترین تنش سال را به پایان رساندیم.

شما فکر کنم یک رکورد منحصر به فرد دارید. اینکه در سن پایین کار مربیگری را شروع کردید و در همه رده های سنی حضور داشتید، نوجوانان، جوانان، امید، دستیاری، سرمربی گری، مدیر فنی و مدیریت. یکی هم اینکه 26 سالگی لیگ یک را شروع کردید و 29 سالگی لیگ برتر. مورد مشابهی داریم که در این سن و سال تمام این سلسله مراتب را طی کرده باشد؟

من باید از افرادی که به من اعتماد کردند تشکر کنم، گذاشتن یک فرد 26 ساله در راس یک تیم لیگ یکی باسابقه، شهامت و شجاعت می خواست. از آقای داوود خادم البته تشکر کردم. من حضورم در فوتبال را مدیون خیلی ها هستم البته جز خانواده و همسرم که همیشه کنار من بود. ابتدا از آقای تیمسار ملاحی تشکر می کنم و انشالله همیشه سالم باشد. ایشان اولین کسی بود که من اعتماد کرد 20 سالم بود که مربیگری در پاس تهران را شروع کردم. 6 سال پاس بودم، تمام سلسله مراتب را پشت سر گذاشتم از نوجوانان تا امید، با همه تیم ها هم قهرمان شدیم. ایشان خیلی به من لطف داشتند. رده بعدی آقای خادم است و در رده سوم آقای شفق در تراکتور. تراکتور یک تیم بزرگ بود و یک سرمایه انسانی عظیم پشت این تیم قرار داشت. در 28 سالگی سرمربیگری تراکتور را برعهده گرفتم. قبل از من در ده سال گذشته اش فقط 5 مربی خارجی عوض کرده بودند. یکی از آنها میدن دروپ بود که در آرمینیا بیله فلد سرمربی علی دایی و کریم باقری بود. گذاشتن یک جوان 28 ساله در راس چنین تیمی کار بزرگی بود. جا دارد تشکر ویژه کنم از آقای شفق. این سه دوست در روند من نقش مهمی داشتند و از نقش خود من پررنگ تر بود. البته خدا به من لطف داشت همیشه. مثلا همین عکسی که نشان دادید به جز یکی دو نفر همه از من بزرگتر هستند. نکته جالب اینکه اینجا علی موسوی از فورتونا کلن آلمان به برق تهران آمد و ارتباط من با علی به پاس تهران برمی گردد. وقتی مربی جوانان پاس بودم او بازیکن بزرگسالان پاس بود. ارتباط مان به آنجا برمی گردد. نداشتیم چنین انتقالی در فوتبال، از این کارهای عجیب غریب زیاد انجام می دهم. نیم فصل اول با ما بود و نیم فصل دوم یک پیشنهاد خوبی آمد و رفت. دو برابر پولی که به او داده بودیم را به ما برگرداند و رفت فولاد خوزستان.

مدیرعاملی سخت تر است یا مربیگری؟

دو مقوله جدا از هم هستند. کار مدیریت پیچیدگی بیشتری دارد چون عمومی است و شما فقط با زمین فوتبال سر و کار ندارید. فدراسیون است، سازمان لیگ، کمیته انضباطی، استیناف، هیات فوتبال، بازیکن، تماشاچی و ... باید با همه ارتباط داشته باشید. مربیگری فقط در زمین فوتبال است اما استرس مربیگری از مدیریت بسیار بیشتر است. متاسفانه در فوتبال ما برد برای فرد دیگری است و باخت فقط برای سرمربی، این دیدگاه فشار را روی مربیان ما بیشتر می کند. سختی های خاص خودش را دارد مربیگری.

برنامه شما برای آینده چیست؟ مربیگری یا مدیرعاملی؟

قطعا به مربیگری بازمی گردم. سال آینده شرایط تغییر می کند، آن شرایط خانوادگی که می بایست یک سال رفع و رجوع می کردم، تا اردیبهشت دیگر تمام می شود، کارم روی روال میافتد و می توانم به شهرستان بروم. امیدوارم حضور یک ساله من در پست مدیریت، موفقیت آمیز باشد. به دو دلیل خیلی علاقه دارم این اتفاق بیافتد، یک اینکه به خاطر شهرم و مردمم، دوست دارم نگاه مردم به موضوع مدیریت فوتبالی ها عوض شد. دو به خاطر شخص دکتر عبدی نیز دوست دارم نتیجه بگیریم. رابطه بسیار صمیمانه ای داریم. مثل برادر است برای من، بسیاری صمیمی هستیم. ایشان چندین سال است در فوتبال هزینه می کند و به خاطر علاقه شخصی که به ایشان دارم امیدوارم خیبر خرم آباد به لیگ برتر صعود کند تا ما با سربلندی از آن تیم خارج شویم.

پس سرمربیگری را بیشتر دوست دارید.

به هر حال این کار من است و آن را دوست دارم. شغل اصلی من است، 27 سال سرمربی گری کردم. پایان فصل به تنظیمات کارخانه برمی گردم.

شما سال ها مربی بودید، برای مدیرعاملی که 27 سال سرمربی بوده، سخت نیست سکان هدایت تیم را به فرد دیگری واگذار کردید؟

اگر به آن شخص اعتماد داشته باشید سخت نیست. من به رضا مهاجری اعتماد کامل دارم. ایشان کار خودش را بلد است. ما دوستان خوبی هستیم. اتفاقا خیلی هم راضی هستم. یک تشکر ویژه از دکتر عبدی که شرایط را به وجود آورد، دوراندیشی دارد و این پازل عالی را چید.

این عکس با رضا مهاجری برای چه سالی است؟

این عکس چند ماهی است که ترند یا وایرال شده است. این عکس برای سال 1384 است. خدا رحمت کند، نفر اول آقای سمیعی است که ایشان را در دوران کرونا از دست دادیم. از پیشکسوتان باشگاه پیام خراسان بودند.

آقای مهاجری هم دستیار شما بودند آنجا.

آقای مهاجری عزیز ما بودند. من کلمه دستیار به کار نمی برم. سال بسیار خوبی بود و خاطرات خوبی داریم. دوستی من از همین جا با رضا مهاجری شروع شد. الان 20 سالی هست که با یکدیگر دوستیم.

در این عکس شما چند سال سن داشتید و رضا مهاجری چند سال؟

آقا رضا که الان نزدیک هشتاد و دو، سه سال سن دارد. سنش زیاد است و رو نمی کند. فکر کنم 30 سال از من بزرگتر است.

البته این تصویر را که نگاه می کنیم آدم پیش خودش می گوید شما هم باید 60 سال را داشته باشی امروز ولی بزنم به تخته شما البته سنی ندارید.

ما که همه موهای مان سفید شده است، مربیگری من را پیر کرد، خیلی سخت است. آخر من هم تیم های عادی نرفتم، پرتماشاچی ترین تیم های ایران دست من بود، تراکتور، صنعت نفت، استقلال خوزستان، استقلال اهواز آن زمان. در تختی که بازی می کردیم روی نورافکن ها هم تماشاچی می نشست. یا مقطعی که به استقلال تهران آمدم، فشار زیادی که تماشاچی می آورد، مربی را زود پیر می کند. البته این از علاقه تماشاگران است. من حتی تا زمان گسترش فولاد، سال های 94 یا 95 را هم نگاه می کنم، همه موهایم مشکی بود اما در این پنج شش ساله همه موهایم سفید شد در 47 سالگی!

بدون تعارف، تا حالا در کار رضا مهاجری دخالت کردید؟

دخالت نه، به او پیشنهاد می دهم. اعتقاد راسخ دارم کسی نباید در کار سرمربی دخالت کند. خودش باید تصمیم بگیرد. اما چون دوستیم با هم و از گذشته همکار بودیم، او از من مشورت می خواهد و من هم به او مشورت می دهم. برعکسش هم هست، او هم به من مشورت می دهم. فصل گذشته هم که خیبر بودیم در مقطعی به مشهد رفتیم، رضا مهاجری همیشه سر تمرین ما بود چون با یکدیگر دوست هستیم. بازی های شهرستان هم چند بار آقا رضا را با خود بردیم. با اینکه مسئولیتی نداشت قبل بازی، بین نیمه با هم مشورت می کردیم. دوستی و همکاری ما بیش از دو دهه عمر دارد. حتی ده دوازده بار مقابل هم نیز بازی کردیم و البته آقا رضا همیشه چهار، پنج تا از من گل خورده است و البته شوخی می کنم. همیشه تبادل نظر داشتیم و خیلی وقت ها به او برای بازی های خود زنگ زدم. همه چیز بین ما شفاف است. مثلا بازی داشتیم، می خواستیم با استقلال بازی کنیم، آقا رضا مربی پدیده بوده، من در آبادان یا تراکتور بودم، زنگ زدم و آنالیز بازی را از او گرفتم یا ایشان از من آنالیز گرفته است. اصلا آن بحث ها را با هم نداریم.

البته طبیعی است که موقع بازی دیدن پیش می آید که پیش خود بگویید کاش الان این کار را کند، این بازیکن را بیاورد داخل، این بازیکن را بیاورد بیرون؟

طبیعی است چون فوتبالی هستیم. تلویزیون هم بازی می بینیم همین است. مثلا پرسپولیس با استقلال تاجیکستان بازی داشت و من در ذهنم داشتم مرور می کردم بازی با دو مهاجم بهتر است یا خیر. کارمان است دیگر، روتین کار است.

خیبر توانایی حضور در لیگ برتر را دارد؟

قطعا، امسال انشالله به عنوان تیم اول صعود می کنیم. تیم بسیار خوبی داریم و امسال در و تخته با یکدیگر جور است.

این قول را به مردم خرم آباد می دهید؟

انشاالله تیم اول صعود می کنیم. همه چیز مناسب است.


خب شما اصالتا هم لرستانی هستید یا تنها متولد آنجا هستید؟

خودم متولد خرم آبادام، چندین دفعه در این خصوص بحث شد. خودم متولد خرم آبادم، کلا کسانی که فامیلی شان به وند ختم می شود لر هستند. کمالوند، بیرانوند، حسنوند و هرکس که وند دارد. ریشه ما لر است یعنی جدمان لر است اما به دلیل مقتضیات شغلی، پدرم خدابیامرز آبادان به دنیا آمده چون پدربزرگ از لرستان به آبادان مهاجرت کردند، هم پدر و مادرم متولد آبادان. خودم متولد آبادانم و خانمم هم تبریز.

روح پدرتان هم شاد باشد. یک جورهایی همه قومیت ها را دارید.

بله داریم.

حالا به آن هم می رسیم، قبلش شما شناخت کامل از خرم آباد دارید. فکر می کنید خیبر به لیگ برتر بیاید، شرایط میزبانی را دارد؟ آماده میزبانی از لیگ برتر است؟ چون می دانید دیگر آمدن به لیگ نیست فقط، شهر آماده میزبانی است؟

می گویند لشکر یک نفره، ما یک لشکر یک نفره داریم به نام دکتر عبدی. هزینه تیم را می دهد استادیوم را درست می کند زیرساخت درست می کند، خدا به ایشان سلامتی دهد. بله شرایطش را داریم و الان استادیومی است که در آستانه واگذاری به مجموعه خیبر است. دکتر عبدی آنجا را هم بگیرد مثل همه جا که به گلستان تبدیل کرده، آن را هم تبدیل به گستان می کند. حالا ورزشگاه خیبر را زمانی که برق تهران بودم رفتم، دو سه سری بعدش هم یک بازی دوستانه بود خدا رحمت کند ناصر میرزایی را، یادبود ایشان بود و رفتیم، اصلا قابل مقایسه نیست. آقای عبدی آنجا فضا را عوض کرده است. حالا اگر مجموعه جدید را هم به ایشان واگذار کنند، قول می دهم یکی از بهترین استادیوم ها را ایجاد می کنند و شرایط آنجا نرمال است، هم هتل های خوبی داریم هم فرودگاه که هر روز پرواز دارد، شرایط خرم آباد خیلی خوب است، نسبت به خیلی از تیم ها که به لیگ آمده اند شرایط خرم آباد خیلی بهتر از آنهاست و قطعا تیم می تواند شرایط خوبی داشته باشد.

انصافا حیف است، حمل بر جهت گیری ما نشود، خرم آباد شهری تاریخی در استان لرستان است، آن شرایط و مردم یک تیم در لیگ برتر نداشته باشند.

سالهاست جای خرم آباد در لیگ برتر خالی است. چون می دانید ما بازیکن زیاد داریم حتی در سطح تیم های ملی مثلا همین الان صحبت کنیم آقای بیرانوند، وحید امیری، بخواهم مرور کنم یکی یکی در ذهنم، خیلی بازیکنان زیادی داریم، یک تیم ملی میشود. شرایط خوبی دارد خرم آباد، شهر طوری است که پتانسیل دارد، جوانان مستعدی داریم و انشالله تیم به لیگ بیاید شرایط بهتر هم می شود.

چه تیم هایی مدعی صعود هستند در لیگ یک؟

شاید زود باشد این را گفتن ولی فکر می کنم از بین تیم های خیبر، فجر سپاسی، سایپا، احساسم این است شاید دو تیم از این سه تیم صعود کند.

شما هم در لیگ یک کار کرده اید هم در لیگ برتر. کار کردن در کدام یک سخت تر است؟

اصلا قابل مقایسه نیستند. لیگ برتر خیلی اوکی است همه چیز. در لیگ یک، زمین ها خراب، متاسفانه نظارت کافی نیست، برنامه فوتبال برتری نیست که هر هفته اشکالات داوری را نشان دهد، اشکالات ورزشگاه را نشان دهد. آقای کریمی استاد بنده بیست سال پیش جمله ای در مورد لیگ یک به کار برد، این جمله را باید با طلا نوشت. می گفتند لیگ یک شهر بی کلانتر است. حالا خیلی بهتر شده الان شرایط خصوصا در 5 6 سال اخیر ولی هنوز خیلی با لیگ برتر فاصله دارد و اصلا قابل قیاس نیست از هیچ نظری. نیروی منابع انسانی که در لیگ برتر هست در لیگ یک نیست، از نظرفنی، کیفیت ورزشگاه، از هیچ نظری قابل قیاس نیستند. اختلاف سطح وجود دارد. علتش هم زیادی تیم هاست. شما ببین هر سال دو سه تیم، یکی بازی را حاضر نمی شود یکی کارت هایش آماده نیست. انتقادی که وارد است این است که کیفیت را نباید فدای کمیت کنیم. چه اشکالی دارد لیگ یک با ده تیم برگزار شود. 12 تیم، ولی 12 تیم حرفه ای. می دانید دلایل اینکه تیمی می آید بالا و سال بعد سقوط می کند چیست؟ همین است دیگر، شما جدول لیگ را ببینید، دو تیمی که آمدند بالا، شمس آذر حالا مشکلاتی داشت و کسر امتیاز صورت گرفت ولی هر سال همین است دیگر. میانگین 80 درصد تیم هایی که می آیند بالا سال بعدش سقوط می کنند به خاطر همین اختلاف سطح.

جدای از این اختلاف سطح آن تمرکز رسانه ای هم نیست دیگر. درخصوص مسائل داوری یا چیزهایی که از شرطبندی می شنویم.

نه آنکه طبیعی است، شرط بندی و دوپینگ. آنکه در فوتبال هم هست، یوونتوس هم یا حتی در مورد بارسلونا این صحبت ها می شود. من می خوام فنی صحبت کنم، رسانه. الان فوتبال برتر داریم دوشنبه به دوشنبه لیگ برتر را صفر تا صدش را پخش می کند. درگیری اش، حاشیه، فنی، داوری، انضباطی، همه زیر ذره بین هستند ولی در لیگ یک اینطور نیست. اصلا چنین چیزی نیست. در لیگ یک در دو سال اخیر 15 بازی برگزار نشده، یک تیم می گوید کارتها آماده نشد یک تیم می گوید راه دور است و نرفت، مگر داریم چنین چیزی در لیگ برتر؟ به این خاطر اختلاف سطح وجود دارد و وقتی با این شرایط وارد لیگ برتر می شوند طبیعی است که سقوط می کنند.

اگر موافق باشید از خیبر و لیگ یک فاصله بگیریم و برگردیم به دوره ای که شما مدیر فنی استقلال بودید. چه شد این همکاری با فرهاد مجیدی آغاز شد و چه شد که خیلی زود تمام شد.

با فرهاد از قدیم دوست بوده و هستیم. دوستی ما با هم به ابتدای دهه 70 برمی گردد. بیش از 27-28 سال. در آن شرایط حس کردم می توانم به استقلال کمک کنم و الحمدالله فکر می کنم به اندازه خودم توانستم تاثیرگذار باشم. یک شرایطی پیش آمد و حس کردم اگر آنجا از استقلال جدا شوم و بروم تیمی دیگر، شرایط کار نرمال تر است و آن تصمیم را گرفتم. فوتبال همه اش همین است، امروز ممکن است تصمیمی بگیری و فردا تصمیم متفاوت تری. شاید آن لحظه که تصمیم می گیری از نظر خودت درست تصمیم گرفته ای و از نظر جامعه ورزش غلط باشد و عکسش هم وجود دارد. ولی دوره بسیار خوبی بود و خیلی هواداران و مجموعه باشگاه نسبت به من لطف داشتند. زمان دکتر مددی بود، ایمان میری و شخص خود فرهاد مجیدی که خیلی به من لطف داشته و الان در امارات هم شرایط خوبی دارد هم سال گذشته هم امسال. به هر حال پتانسیل بزرگی است و فکر می کنم در سال های بعدی به تیم ملی ما هم کمک کند.

صحبت هایی مطرح شد بین شما و فرهاد مجیدی در لیگ قهرمانان آسیا اختلافی به وجود آمده است.

اصلا چنین چیزی نیست. تصمیم شخصی من بود.

الان که مجیدی در امارات کار می کند با او در ارتباط هستید؟

الان خب خیلی دوریم از هم ولی دوستی ما سه دهه است وجود دارد. فرهاد آن زمان تصمیم را برعهده خودم گذاشت در زمان جدایی از استقلال و به سایپا رفتم اگر اشتباه نکنم. به هرحال تصمیمی بود که گرفتم. یکی از دلایل اصلی اش این بود که چون سالها شهرستان کار کرده بودم، قراردادی که با سایپا هم بستم بلند مدت بود حالا بگذرم چه دلایلی باعث جدایی ام شد. فکر می کنم دو سال و نیم قرار داد بستم و حس می کردم بعد از مدت 17 18 سالی که شهرستان بودم فکر می کردم بهتر است کنار خانواده تهران باشم، خب نسبت به سنم من خیلی آدم با تجربه ای هستم. تقریبا در 14 استان مربیگری کرده ام، حالا این یک حسنی دارد یک عیبی. حسن این است که آدم دنیا دیده می شود و عیبش دوری از خانواده است. ما گاها پیش آمده در این 15 16 سال گذشته مثلا 5 4 ماهی خانه را ندیده ایم و شهرستان بوده ایم و این یکی از مهمترین دلایلی بوده که آن تصمیم را گرفتم. خداراشکر می کنم که تیم استقلال توانست با فرهاد قهرمان ایران شود و شاید اگر فرهاد می ماند استقلال به قهرمانی آسیا هم می رسید.

خانواده گله نمی کنند؟

نه عادت کرده اند. واقعا فشار روی خانواده خیلی زیاد است من جا دارد تشکر کنم از خانواده ام و همچنین ممنون دار همسرم باشم. خودش حدود 17 18 سال درس خواند، در کنار درس خواندنش مشکلات ما را هم به دوش کشید. از این شهر به آن شهر، فقط دو سه دفعه مجبور شد به خاطر من دانشگاهش را منتقل کند. لیسانسش را از یک شهر گرفت فوق لیسانس از شهری دیگر و دکتری از شهر دیگر. آنهم به خاطر کار من و قدردان ایشان هستم که در این 13 14 ساله پا به پای من بوده، مشکلات را شاید بیشتر از من تحمل کرده ولی کسی که وصلت می کند با یک ورزشکار و خانواده ورزشی به هر صورت این سختی ها را تحمل می کند.

برای شما چطور پیش نیامد بگویید ولش کن اصلا چه کاری است.

ما نمی توانیم از زمین فوتبال فاصله بگیریم. عادت کرده ایم هر وقت شما توانستید از پشت میزتان فاصله بگیرید، شما تعطیلات عید هم بروید، 5 روز بروید روز ششم می گویید کی باشد برگردیم سرکارمان. یک وقتی سی سال عمرتان را در کنار فوتبال بوده اید دیگر نمی توانید جدا شوید. تفریح ما کار ما خوشی ما در زمین است، غم و شادی در زمین، همه چیز در زمین است.

برگردیم به فرهاد مجیدی. در امارات مربیگری می کند، فکر می کنید دیگر مربیان ایرانی این قابلیت را دارند؟

فرهاد یک خصوصیات متفاوتی داشت. کاراکتر او بسیار قوی است، کاریزما دارد برای مربیگری، دوم بسیار باهوش است. ممکن است مدت عمر مربیگری اش کم بوده باشد ولی به خاطر باهوش بودنش آن تجربه را جبران می کند. فکر می کنم این حرکتی که کرد و به لیگ امارات رفت، در بلند مدت راه را برای بقیه مربیان هم باز می کند البته یادمان باشد که فرهاد به زبان انگلیسی کاملا مسلط است و دوستانی که می خواهند بروند خارج از کشور مربیگری کنند حتما این را مدنظر داشته باشند. چون اگر زبان بلد نباشید حداقل 70 80 درصد همان ابتدای کار عقب هستید. من امیدوارم حالا فرهاد مجیدی آنجا هم موفق شود و می دانم موفق شود و انشالله روزی به فوتبال ما کمک کند دوباره چه استقلال چه تیم ملی.

می بینید مربیان ایرانی که فعال باشند و چنین قابلیتی داشته باشند؟

مربیان خیلی خوبی داریم. نسل جدید مربیان مان خیلی خوب هستند، نسلی هستند که پیگیر دانش و علم اند و به هر صورت اکثر کلاس ها هم ما با این دوستانی که در فوتبال مربیگری می کنند بودیم. فوتبال هم مثل همه چیز رشد می کند، در تمام جوامع، این شرایطی که کامپیوتر و اینترنت به وجود آورده در همه مشاغل همه را بروز کرده خوشبختانه مربیان جوان و بروز خوبی داریم که آینده می توانند به فوتبال ما کمک کنند.

می توانید چند نفرشان را اسم ببرید؟

اهل اسم بردن نیستم چون شاید کسانی از قلم بیوفتند و دوستمان هم باشند و دلگیر شوند ولی همین هایی که دارند لیگ برتر ولیگ یک مربیگری می کنند و حالا شاید چند نفرشان هم الان استراحت کنند مربیان خیلی خوبی هستند.

در یک کلام، موافق حضور سرمربی خارجی در لیگ هستید یا خیر.

اگر سرمربی خارجی تاپ باشد بله، چرا مخالف باشم. سرمربی کلاس بالا باشد حتما مربی ایرانی هم از کنارش چیزی یاد می گیرد.

خود شما حاضرید سرمربی خارجی که کلاس بالا باشد و بیاید به تیم ملی و شما دستیارش شوید؟

شرایط حضور یک آدمی مثل من به عنوان دستیار دیگر امکان پذیر نیست. یک نیروی جوان جویای نام نیاز است فعال کنار یک مربی بزرگ. امثال ما شرایط کاری مان به گونه ای است  که بعد از 2 3 دهه مربیگری، خودمان کنارمان 3 4 جوان سعی می کنیم پرورش دهیم. شاید فراز کمالوند اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود مناسب تر بود برای این کاری که می گویید.

الان هدایت تیم ملی بعد از سال ها که برعهده مربی خارجی بوده به امیر قلعه نویی سپرده شده، فکر می کنید او در جام ملت ها موفق می شود؟

بله. ببینید ما یک سری مربیان در ایران داشته ایم که واقعا می توانستیم تیم ملی را به دستشان بسپریم. آقای قلعه نویی، دایی، گل محمدی. به نظرم امیر قلعه نویی در تیم ملی موفق می شود.

شما موافق چه ترکیبی در تیم ملی هستید؟ سرمربی ایرانی-دستیار خارجی، سرمربی خارجی-دستیار ایرانی، کادر کلا ایرانی-کادر کلا خارجی.

به نظر من کادری که الان در تیم ملی هستند کادر خوبی اند. یعنی یک سرمربی با تجربه و موفق ایرانی در کنارش مربی خارجی گویا امیر خان دو مربی خارجی هم کنارش هست. این شرایط را بیشتر می پسندم. کلا خودم مدافع کی روش هستم چون در دوره اولی که آمد، جوانتر هم بود، دوره دوم پا به سن گذاشته بود و 70 سال سن زیادی است برای مربیگری. بیش از 65 سال دیگر آدم خسته می شود و توانایی ندارد.

و محتاط هم بازی می کند...

نه بحث احتیاطش یک طرف، آدم 65 ساله دیگر نمی تواند روی 12 ساعت وقت بگذارد. مربیگری روزی 10 12 ساعت وقت می خواهد، یک آدم 65 66 ساله چطور می تواند روزی 15 ساعت وقت بگذارد. ولی کی روش دوره اول خیلی به فوتبال ما کمک کرد. الان می بینید آقایانی که تیم ملی هستند، جهانبخش، طارمی، آزمون، به اعتقاد من کی روش را در دوره اول خوب آوردیم و خوب از او استفاده کردیم. کما اینکه می توانستیم من خیلی گفتم آن موقع کلاس بگذاریم و مربیان یاد بگیرند از بغل ایشان الان هم فکر می کنم بعد از رفتن ایشان استفاده کنیم. قلعه نویی از آن آدم هایی که اسم می آوردند و مربیان درجه دو و سه خارجی بودند، امیر قلعه نویی به مراتب از همه شان جلوتر است. شما الان بپرسید از خود آقای قلعه نویی که شما بهترید یا گواردیولا، خودش می گوید گواردیولا، دارد در لیگ جزیره مربیگری می کند اما ما آن آدم هایی که اسم شان را می بردیم از هیچ نظر با قلعه نویی و خیلی مربیان ایرانی دیگر قابل مقایسه نبود.

فراز کمالوند اگر روزی رییس فدراسیون شود برای تیم های ملی پایه مربی خارجی می آورد یا مدرس و مدیرفنی خارجی؟

اصلا روال کار ما در تیم های پایه الان نه، 40 سال است که اشتباه است. 40 سال می گویم چون قبل ترش یادم نمی آید. شما بگویید، چطور شما مربی ای می گذارید بالاسر نوجوانان، جوانان و امید که 1 روز در آن شرایط کار نکرده. اشکال ندارد سرمربی را می خواهید آدمی معروف بگذارید، ولی 4 کمکش در نوجوانان و جوانان و امید از کسانی بگذارید که در آن رده حداقل 10 سال کار کرده باشند. چون خودم سلسله مراتب را پشت سر گذاشته ام، خیلی متفاوت است نوجوانان و جوانان با بزرگسالان. باید از آدم هایی استفاده کنیم که در آن پایه مویشان را سفید کرده باشند نه اینکه یک شبه تصمیم بگیریم. بعد شما ببینید نداشتن ثبات، یکی در میان ایرانی و خارجی می گذاریم، خارجی می گذاریم بعد ایرانی یعنی تکلیف مان مشخص نیست، از کرواسی می آوریم بعد آلمان و برزیل. خودمان مشخص نیست با خودمان چند چندیم. یک سبک مشخص پیش بگیریم. 10 12 سال کی روش بود و مربی پرتغالی داشتیم خب بایستی مربی امیدها هم پرتغالی می گذاشتیم، با یک سبک کاری که ژاپن و کره چند سال کردند. علتش هم این است که فدراسیون ثبات ندارد شما ببینید در دو سال اخیر فقط 5 رئیس فدراسیون عوض کرده ایم. اینها نیاز به برنامه خاصی دارد که بنشینیم و 10 ساعت در موردش صحبت کنیم.

خلاصه بگوییم فرمول همین است؟ تعارف نداریم فوتبال ما از استعداد خالی است، همین نسلی که گفتید در زمان کی روش ساخته شد...

نه این را قبول ندارم همین الان هم پر از استعداد هستیم. آن کسی که باید...

پرورش دهد پیدا کند...

من یک روزی شدم مربی جوانان پاس و می گفتند اینجا فوتبالیست پیدا نمی شود. چند سال بود جوانان و نوجوانان نتیجه نمی گرفتند. از همان تیم ما محمد نصرتی، وحید طالب لو، هادی شکوری و میثم منیعی درآمدند. همه فوتبالیست درجه یک شدند. پس می شود در آورد و برنامه ریزی کرد. برنامه ریزی می خواهد. اول تکلیف خودمان را مشخص کنیم، معتقدم به عنایتی الان دست نزنیم، حداقل 10 بازی بین المللی روی نیمکت بود و اشتباهاتش را الان متوجه شد. خب الان ایشان را برمی داریم و عنایتی جدیدی می گذاریم و دوباره آزمون و خطایی که رضا کرده نفر بعد باید انجام دهد. یک جا باید تمام شود این داستان. به اعتقاد من مشکل الان ما قبل از اینکه مشکل استعداد و فنی باشد مشکل مدیریت و برنامه ریزی این و این را باید حل کنیم.

پایان قسمت های اول و دوم

قسمت سوم تا ساعاتی دیگر تقدیم شما می شود... 

از دست ندهید ????????????????????????

برای مجاهد تنها؛ مُهر خموشی بر لبانِ مرد تنهایِ شب! پست مشترک استقلال و اوساسونا؛ جواد‌ نکونام اسطوره ما است! +‌عکس جزییات هشت انگشتر طلای لیونل مسی؛ از لوگوی بز تا شش کفش طلا عصبانیت شدید رونالدو از تصمیمات داوری در پایان نیمه اول دیدار النصر و الاتفاق / فیلم رئیس جمهور برزیل: بازیکنان برزیل باید مسی را الگوی خودشان قرار دهند؛ آنها بیش از حد خوش‌گذران هستند

 

منبع: طرفداری

کلیدواژه: باشگاه خیبر خرم آباد سلسله مراتب من لطف سرمربی خارجی برای مربیگری فراز کمالوند فرهاد مجیدی لیگ برتر لیگ برتر خوبی داریم رضا مهاجری مربی خارجی بسیار خوبی سرمربی گری شرایط خوبی فکر می کنم من بزرگ سال گذشته دکتر عبدی دوست دارم برق تهران فوتبال ما قلعه نویی پشت سر لیگ یک دوره اول سخت نبود ورزشی ها خیلی خوب آن شرایط تشکر کنم آن زمان آقا رضا تیم ملی مربی ای سال بعد همه چیز چند سال ما کمک سال ها یک سال کی روش دو سال خود من سه تیم تیم ها یک تیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۰۶۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داوران هفته بیست و پنجم لیگ برتر مشخص شد

کمیته داوران فدراسیون فوتبال اسامی داوران هفته بیست و پنجم لیگ برتر فوتبال در فصل ۱۴۰۳-۱۴۰۲ را معرفی کرد.

سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

 شمس آذر قزوین - پیکان

داور: رضا عادل کمک‌ها: قهرمان نجفی، مرتضی سلمان نژاد و فرهاد امینی، ناظر: رحیم رحیم مقدم

چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

 هوادار - نفت آبادان

داور: امیرسامان سلطانی کمک‌ها: امیرمحمد داودزاده، یعقوب سخندان و مسعود حقیقی ناظر: اسماعیل صفیری

 تراکتور تبریز - استقلال تهران

داور: پیام حیدری کمک‌ها: فرهاد فرهادپور، علیرضا مرادی و علی اصغر مؤمنی ناظر: مسعود مرادی

 مس رفسنجان - گل گهر سیرجان

داور: سیدرضا مهدوی کمک‌ها: امیررضا آشورماهانی، احمد سلطانی و احسان اکبری ناظر: علیرضا کهوری

 ذوب آهن اصفهان - نساجی مازندران

داور: مرتضی منصوریان کمک‌ها: حمیدرضا افشون، علی رعیت و محمدعلی صلاحی ناظر: محمود رفیعی

آلومینیوم اراک - فولاد خوزستان

داور: یاسر همرنگ کمک‌ها: محمد عطایی، محسن حکیم و میثم حیدری ناظر: محمدرضا اکبریان

 استقلال خوزستان - ملوان بندر انزلی

داور: کوپال ناظمی کمک‌ها: بهمن عبداللهی، صادق رستمی و یعقوب آشوری ناظر: ایرج نظری

 پرسپولیس - سپاهان

داور: بیژن حیدری کمک‌ها: فرهاد مروجی، علی اکبری نوری و علی صفایی ناظر: رضا سخندان

باشگاه خبرنگاران جوان ورزشی فوتبال و فوتسال

دیگر خبرها

  • برگزاری دوره مربیگری فوتسال سطح یک آسیا
  • ماموریت سخت نکونام در تبریز: دبل کردن تراکتور
  • ائتلاف سرخابی‌های تراکتور علیه استقلال/ پرسپولیس برمی‌گردد؟
  • آغاز دوره مربیگری فوتسال سطح یک آسیا در شهرکرد
  • ستاره شمس آذر علیه تیم رضا عنایتی
  • عشق تیاگو سیلوا به چلسی: یک روز به این تیم برمی‌گردم
  • داوران هفته بیست و پنجم لیگ برتر مشخص شد
  • داور بازی‌های حساس استقلال و پرسپولیس مشخص شد
  • فرزاد مجیدی: فرهاد جذاب‌ترین گزینه ایران و امارات است
  • دو برادر در بازی‌های سرنوشت‌ساز استقلال و پرسپولیس